Saturday, February 26, 2005

گاهی اوقات از احساساتی که بهم دست میده، حسابی تعجب میکنم!
نمیدونم الان چرا متنفر شدم؟! خیلی حس بدی بهم دست داد! حالت تهوع!
اما آخه چرا؟ چرا یه دفعه؟!
من خلم! بودم یا شدم؟! نمیدونم.
در هر صورت خلی اتم رو دوست دارم.
از یه چیز میپرم رو یه چیز دیگه! تغییر علایق هر از چند گاهی! اونم نه اختیاری، حسی!!!
میرسم. نمیدونم کی ؟ ولی میدنم که میرسم! بالاخره میرسم!
Je sais ! Je sais que je peux arrive á mes espoirs ! Je sais, je sais, et je crois.
J'arrive mais, je ne sais pas quand ?
همیشه فکر میکنی از تو دوره! فکر میکنی محاله! اما وقتی برات پیش میاد ، میبینی که نه! امروز هم نوبت تو رسیده!
اینقدر برام عجیب و دور از ذهن بود که نمیتونستم برای خودم تجزیه تحلیلش کنم! میتونم بگم که هنوز هم دارم بین شک دست و پا میزنم و نمیدونم چکار باید بکنم؟! نمیدونم چه جوابی باید بدم؟! میترسم اگر چند سالی بگذره بعدا از این تصمیمی که گرفتم پشیمون بشم. میترسم هر قدمی که بردارم پشیمون بشم. چه این وری ، چه اونوری!!!!
Je ne sais pas qu'est que je dois faire ?

No comments: